خاطرات من

...

نیایش جونم فکر نمیکنم اون روز کنار دریا رو یادت مونده باشه اما من خوب یادمه چون تو و علی کوچولو نمیذاشتین ازتون عکس بگیریم ما هم به هر زحمتی بود (با سنگ اهنگ میزدیم)ازتون عکس یادگاری گرفتیم. خلاصه کلی خاطره شد ...

این مامانی دست از سر وبلاگم بر نمی داره ها ! مجبور شدم خودم بخوابم . جواب من رو کی میده . مامان ،  آخرین بار که خودم دست به کار میشما !!!! ...

نیایش جونی اون روز ما به همراه عمو ، زن عمو ، خان جون ،امیر،الهام ومهدیا رفته بودیم  کنار دریا وکلی آب بازی کردیم .   ...

سلام توپولی بابا.می دونی اینجا کجاست؟اینجا جنگل جواروم ٠همین کلی لباس برات پوشیدیم. ...

جیگر مامان این کلاه و جوراب خوشگل رو زهرا جون دختر عمه ات برات بافته تا تو زمستون سردت نشه ملوسکم .                                                                                            ...

 این جا خونه ی مادر بزرگ و پدربزرگ قندعسل منه . نیایش و مامانی رفتن حیاط تاب بازی کنند . تو رو خدا این وروجک رو ببین سر ظهری انگار خواب نداره و مامانی رو هم بی خواب کرده . وایستین نظر یادتون نره ... ...

  زنی عجیب با نصف بدن که صاحب دو بچه شد !!!!! یک ساله شدن دختر بچه ای با نصف قلب!!! عکس های جالب شیطنت بچه .....       زنی عجیب با نصف بدن که صاحب دو بچه شد !!!!!     این زن که در دو سالگی بر اثر یک حادثه نیم تنه پائین بدنش را از دست داده بود،حالا دارای دو فرزند سالم و شوهری فداکار است که با وجود بیماری هایی که اخیرا دچار شده است همه امیدش برای ادامه زندگی به آنها است.       یک ساله شدن دختر بچه ای با نصف قلب!!!          کودکی که به علت تشخیص پزشکان پیش از تولد به علت اینکه تنها نصف یک قلب درسینه وی قرار...

این کتاب رو به زور از وسایل بابام بر داشتم . اما از بس عکس می گیرن که نمیزارند کتابم رو بخوانم . ...